حسین ساعدی                Hossein Saedi
English Classroom                
باز آی و دلِ تنگِ مرا مونس جان باش

Red Love Heart Tree HD wallpaper

باز آی و دلِ تنگِ مرا مونس جان باش

وین سوخته را مَحرَمِ اسرارِ نهان باش

زان باده که در میکدهٔ عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

در خرقه چو آتش زدی ای عارفِ سالِک

جهدی کن و سرحلقهٔ رندانِ جهان باش

......................

غرل 272 حافظ

https://s26.picofile.com/file/8459846042/Simple_Present.pdf.html


موضوعات: شعر   Poem, Persian


نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: شنبه یکم بهمن ۱۴۰۱ ساعت: 6:56 PM

هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین  در خون و اشک غوطه‌ور

زیباترین اشعار درباره موی بلند | ستاره

"هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین

در خون و اشک غوطه‌ور،

ای مامِ زنج‌ها!

ای میهنی که در تو به خواری

مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم

زین گونه زیستیم و هِق‌هِق گریستیم."

شفیعی کدکنی



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: چهارشنبه سی ام شهریور ۱۴۰۱ ساعت: 3:23 PM

من اگر ما نشوم ، تنهایم تو اگر ما نشوی خویشتنی - حمید مصدق

Thales Solidarity charitable fund | Thales Group

من اگر ما نشوم ، تنهایم
تو اگر ما نشوی
خویشتنی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز برپا نکنیم
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وا نکنیم
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی خیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد ؟
چه کسی با دشمن بستیزد ؟
چه کسی
پنجه در پنجه هر دشمن دون
آویزد
دشتها نام تو را می گویند
کوهها شعر مرا می خوانند
کوه باید شد و ماند
رود باید شد و رفت
دشت باید شد و خواند

........

رجوع ادامه مطلب

https://ejiga.com/m/1990850437231581150

 

حمید مصدق

 

درباره حمید مصدق - ایرنا

حمید مصدق بهمن ۱۳۱۸ در شهرضا متولد شد. چند سال بعد به همراه خانواده‌اش به اصفهان رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. او در دوران دبیرستان (دبیرستان ادب) با منوچهر بدیعی، هوشنگ گلشیری، محمد حقوقی و بهرام صادقی در یک مدرسه بودند و با آنان دوستی و آشنایی داشت.مصدق در ۱۳۳۹ وارد دانشکدهٔ حقوق شد و در رشتهٔ بازرگانی درس خواند. از سال ۱۳۴۳ در رشتهٔ حقوق قضایی تحصیل کرد و بعد هم مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد گرفت. در ۱۳۵۰ در رشتهٔ فوق لیسانس حقوق اداری از دانشگاه ملی دانش‌آموخته شد و در دانشکدهٔ علوم ارتباطات تهران و دانشگاه کرمان به تدریس پرداخت.وی پس از دریافت پروانهٔ وکالت از کانون وکلا در دوره‌های بعدی زندگی همواره به وکالت اشتغال داشت و کار تدریس در دانشگاه‌های اصفهان، بیرجند و شهید بهشتی را پی می‌گرفت.در ۱۳۴۵ برای ادامهٔ تحصیل به انگلیس رفت و در زمینهٔ روش تحقیق به تحصیل و تحقیق پرداخت. تا سال ۱۳۵۸ بیشتر به تدریس روش تحقیق و از سال ۱۳۶۰ تدریس حقوق خصوصی به خصوص حقوق تعاون اشتغال داشت. مصدق تا پایان عمر عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بود و مدتی نیز سردبیری مجلهٔ کانون وکلا را به عهده داشت.

از ویکی پدیا


موضوعات: شعر   Poem, Persian


نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: سه شنبه دوازدهم بهمن ۱۴۰۰ ساعت: 9:15 PM

از بس که شکستم و ببستم توبه

رباعی شماره 607

ابو سعید ابوالخیر

 

از بس که شکستم و ببستم توبه

فریاد همی کند ز دستم توبه

دیروز به توبه‌ای شکستم ساغر

و امروز به ساغری شکستم توبه

طریقه خواندن نماز توبه | خبرگزاری صدا و سیما


موضوعات: شعر   Poem, Persian


نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: شنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۰ ساعت: 10:38 PM

روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران

Une colombe blanche volante gratuite, isolée sur un fond noir | White  doves, Dove flying, Bird photography

روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران
تا از دلم بشویی غمهای روزگاران


تو روح سبز گلزار گل شاداب بی خار
مرا از پا فکنده شکستنهای بسیار


تو یاس نو دمیده من گلبرگ تکیده
روزی آیی کنارم که عشق از دل رمیده


ترا نادیدن ما غم نباشد کـه در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی ،ولیکن چون تو در عالم نباشد


روزی تو خواهی آمد از کوی مهربانی
اما زمن نبینی دیگر به جا نشانی

 

سروده: عبدالله الفت

 

عبدالله فاطمی با تخلص «الفت» در سال ۱۳۰۶ در شهر بروجرد به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دورهٔ متوسطه را در بروجرد به پایان رسانید. از آن پس برای ادامه تحصیل رهسپار تهران شد و به تحصیل پرداخت، اما به عللی نتوانست به تحصیل خود ادامه دهد و نیمه راه متوقف ماند. آنگاه پس از چندی به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و مشغول کار شد.

الفت شعر و شاعری را از دورهٔ تحصیل در دبیرستان آغاز کرد و در سرودن انواع شعر طبع‌آزمایی کرد، اما طبعش بیشتر به غزل‌سرایی مایل بود.[۱] الفت از اواخر دهه ۳۰ در کنار ادیبانی چون رهی معیری، نواب صفا، معینی کرمانشاهی و تورج نگهبان به سرودن شعر و ترانه پرداخته و با آهنگسازان بنامی چون علی تجویدی، همایون خرم، مجید وفادار و عباس شاپوری آثار ماندگاری خلق کرد. او علاوه بر سرودن غزل، سال‌ها با رادیو ایران همکاری داشته و ترانه‌های بسیاری سرود. شرح احوال الفت، درکتاب «طلایه‌داران شعر امروز ایران» به تفصیل آمده‌است، همچنین بعد از وفات او امین‌الله رشیدی بعضی از شعرهای او را در آلبوم خود به کار گرفته‌است. وی در چهاردهم آبان ماه ۱۳۷۳ در گذشت.[۲]

از ویکی پدیا

عبدالله الفت - ویرگول

 

تصنیف روزی تو خواهی آمد با صدای حسین نور شرق (ارکستر مسکو)

https://www.ziaossalehin.ir/fa/content/28596

محمد اصفهانی

https://music-fa.com/download-song/8421/

 


موضوعات: شعر   Poem, Persian


نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: یکشنبه هفتم آذر ۱۴۰۰ ساعت: 10:44 PM

من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم

فرارو | (تصاویر) جشن شب آتش در انگلیس

 

من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم
بیا ای چشمِ روشن بین که خورشیدی عجب زادم

ز هر چاکِ گریبانم چراغی تازه می تابد
که در پیراهنِ خود آذرخش آسا درافتادم

چو از هر ذره ی من آفتابی نو به چرخ آمد
چه باک از آتشِ دوران که خواهد داد بر بادم

تنم افتاده خونین زیرِ این آوارِ شب، اما
دری زین دخمه سوی خانه ی خورشید بگشادم

الا ای صبحِ آزادی به یاد آور در آن شادی
کزین شب های ناباور منت آواز می دادم

در آن دوری و بد حالی نبودم از رُخت خالی
به دل می دیدمت وز جان سلامت می فرستادم

سزد کز خونِ من نقشی بر آرد لعلِ پیروزت
که من بر دُرجِ دل مُهری به جز مِهرِ تو ننهادم

به جز دامِ سرِ زلفت که آرامِ دلِ سایه ست
به بندی تن نخواهد داد هرگز جانِ آزادم


هوشنگ_ابتهاج
( ه_ا_سایه )


موضوعات: شعر   Poem, Persian


نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: یکشنبه هفتم آذر ۱۴۰۰ ساعت: 6:47 PM

دنیا گذران و کار دنیا گذران
دنیا گذران و کار دنیا گذران 
خوش پیر شوی ای یار جوان 
من نغمه سرای دل عاشق پسرم
گل میگذرد موسم گل میگذرد
ما شیشته و کاروان ز پل میگذرد
امسال گذرد سال دیگر باز آید
تا سال دیگر عمر جوان میگذرد
بیگانه غریب و ملک بیگانه غریب
بیمارم و بی کسم نه درمان نه طبیب
کو مادر و دادر که دعایی خواند
بیگانه چه داند که چه شد مرد غریب 
دنیا گذران دنیا گذران و کار دنیا گذران 
خوش پیر شوی ای یار جوان  
من نغمه سرای دل عاشق پسرم

شاعر : ؟؟؟؟؟

 

https://hizhamusic6.ir/mahali/afghani/%d9%81%d8%b1%d9%87%d8%a7%d8%af-%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%a7-%d8%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%da%af%d8%b0%d8%b1%d8%a7%d9%86/



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: سه شنبه بیست و سوم شهریور ۱۴۰۰ ساعت: 1:18 AM

در این دنیا تک و تنها شدم من

Free download Resolution Wallpapers alone wallpapers alone quotes best  alone [622x414] for your Desktop, Mobile & Tablet | Explore 48+ I Am Alone  Wallpaper | I am Second Wallpaper, I Am Your

در این دنیا تک و تنها شدم من

گیاهی در دل صحرا شدم من

چو مجنونی که از مردم گریزد

شتابان در پی لیلا شدم من

چه بی اثر می خندم

چه بی ثمر می گریم

به ناکامی چرا رسوا شدم من

چرا عاشق چرا شیدا شدم من

من آن دیرآشنا را می شناسم

من آن شیرین ادا را می شناسم

محبت بین ما کار خدا بود

از این جا من خدا را می شناسم

خوشا روزی که این دنیا سرآید

قیامت با قیامِ محشر آید

بگیرم دامن عدل الهی

بپرسم کام عاشق کی برآید

چه بی اثر می خندم

چه بی ثمر می گریم

به ناکامی چرا رسوا شدم من

چرا عاشق چرا شیدا شدم من

به ناکامی چرا رسوا شدم من

چرا عاشق چرا شیدا شدم من

 

رحیم معینی کرمانشاهی

 

https://www.aparat.com/v/FI5ow/



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: سه شنبه بیست و سوم شهریور ۱۴۰۰ ساعت: 12:10 AM

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود

iPhone Wallpapers for iPhone 12, iPhone 11, iPhone X, iPhone XR, iPhone 8  Plus High Quality… in 2021 | Tiger wallpaper iphone, Iphone wallpaper, Cool  backgrounds for iphone

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود

پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود

گل شکفته ! خداحافظ، اگرچه لحظــه دیـــدارت
شروع وسوسه‌ای در من، به نام دیدن و چیدن بود

من و تو آن دو خطیـم آری، موازیــان به ناچاری
که هردو باورمان ز آغـاز، به یکدگــر نرسیدن بود

اگرچه هیچ گل مرده، دوباره زنده نشد امّا
بهار در گل شیپـوری، مدام گرم دمیدن بود

شراب خواستم و عمرم، شرنگ ریخت به کام من
فریبکــار دغل‌پیشه، بهانه ‌اش نشنیـدن بود

چه سرنوشـت غم‌انگیزی، که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می‌بافت، ولی به فکر پریدن بود

حسین منزوی

 

در بعضی از مناطق کشور از جمله آدربایجان، افسانه عامیانه ای رایج هست مبنی بر اینکه در شب هایی که ماه کامل هست، پلنگ ها می روند بالای صخره ها می ایستند و می پرند تا ماه را بگیرند. پلنگ مغرورو باشگوه هست و نمی خواهد بالاتر از خوش کسی یا چیزی ببیتد... صبح شب های مهتابی ، اگر از آن کوهستانها گدر کنید ته دره ها جنازه آنها را خواهید دید که پریدن ماه را بگیرند و پرت شدن پایین.  ............. منزوی از این افسانه عامیانه استفاده کردع و غزل "خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود" را گفته است.

https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=&cad=rja&uact=8&ved=2ahUKEwjdwuyIg-XyAhXF7eAKHZuvA5MQwqsBegQICBAB&url=https%3A%2F%2Fwww.youtube.com%2Fwatch%3Fv%3DUM-PJDmOtMg&usg=AOvVaw34b3oJY_Nh2uJx5urKDL1T

حسین منزوی در یکم مهرماه سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانواده‌ای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به ترکی شعر می‌سرود. حسین در زادگاه خود دوران دبستان و دبیرستان را سپری کرد و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان صدر جهانِ زنجان، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. .... آثار منتشرشده از حسین منزوی شامل با عشق حوالی فاجعه، این ترک پارسی‌گوی، از شوکران و شکر، با سیاوش از آتش، از ترمه و تغزل، از کهربا و کافور، با عشق تاب می‌آورم، به همین سادگی، این کاغذین جامه، از خاموشی‌ها و فراموشی‌ها، حنجره زخمی تغزل، مجموعه اشعار حسین منزوی، حیدر بابا ترجمه نیمایی منظومه حیدربابایه سلام محمدحسین بهجت تبریزی و دومان می‌شود. ..... او در سال 1383 پس از مدتها رنج از بیماری قلبی در بیمارستان شهید رجایی تهران درگذشت.

 

 


موضوعات: شعر   Poem, Persian


نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: شنبه سیزدهم شهریور ۱۴۰۰ ساعت: 2:28 PM

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد

چشم براه - ویسگون

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد

دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد

در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت

هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد

زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند

اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد

................

حامد عسکری

 


موضوعات: شعر   Poem, Persian


نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: شنبه ششم شهریور ۱۴۰۰ ساعت: 2:12 PM

آتشی در سینه دارم جاودانی

 

 آتشی در سینه دارم

دستگاه موسیقی: شور، دشتی

شاعر: حسین پژمان بختیاری

 

در دل اتش نشستن کار آسانی نبود - ویسگون

 

آتشی در سینه دارم جاودانی

عمر من مرگیست نامش زندگانی

رحمتی کن کز غمت جان می‌سپارم

  بیش ازین من طاقت هجران ندارم

کی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری

شد تمام اشک من بس درغمت کرده ام زاری

..............

 

 



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: شنبه ششم شهریور ۱۴۰۰ ساعت: 12:33 AM

نگارا   نگارا     این همه جور و جفا چیست

نگارا   نگارا 

 ۲   این همه جور و جفا چیست

دلت بر ما نمی سوزد سبب چیست

  ۲   بیا آرام جانم
روح و روانم
 ۲  شیرین زبانم  رطب چیست

  ۲  بروی تو آیینه مفتون
ز بوی تو غالیه پر خون

تو را اگر
۲  دل شود عاشق عجب نیست

 

شعر معشوقه خیالی همراه با دکلمه شعر از فاضل نظری | کاغذ رنگی

 

نگارا ، نگارا این همه قهر و غضب چیست
این همه قهر و غضب چیست

دلت بر ما نمی سوزد ، سبب چیست
ما نمی سوزد ، سبب چیست

بیا ، بیا آرام جانم ، بیا سرو روانم
بیا شیرین زبانم ، رطب چیست
شیرین زبانم ، رطب چیست

به روی تو آینه مفتون
ز جهد تو غالیه پر خون

اگر تو را دل شود عاشق ، عجب نیست
دل شود عاشق ، عجب نیست
دل شود عاشق ، عجب نیست

تصنیف قدیمی نگارا

بر اساس روایت زنده یاد عبدالله خان دوامی از دوره قاجار

ت



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: چهارشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۰ ساعت: 1:41 PM

کابل ای کابل!

 

The Fall of Kabol .....

مشرق نیوز - عکس/ طالبان در دفتر ارگ ریاست جمهوری

بمناسبت سقوط کابل -  دو روز پیش

آنالیز تصویر یک عضو طالبان

اسلحه امریکایی ، دوچرخه چینی و آفتابه پاکستانی

 

 

اما گزیده ای از دو  شعر

قهار عاصی

 

*****

تا دامن آفتاب بر چنگ من است

با هر چه شب است و تیره‌گی جنگ من است

نی گفتن و خودسری که عیبش دانی

اوج هنر و کمال فرهنگ من است

*******

کابل ای کابل!

من تو را و بی‌کسی‌های تو را تصویر خواهم کرد

من تو را در چیغ‌های خویش گور خواهم کرد گریه خواهم کرد

با هزاران زخم ناسورت، وزن خواهم کرد خونت را با غزل‌هایم

من تو را با طبل خونین خودت آواز خواهم خواند

دردهایت ساز نامیمون بربادیت را طرح خواهد کرد

عبدالقهار عاصی (زاده ۱۳۳۵ خورشیدی - درگذشته ۱۳۷۳) از شاعران نسل نوین افغانستان در دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ خورشیدی بود. عاصی شاعری بود نوگرا و کلیشه شکن، ولی در قالبهای کهن نیز می‌سرود. او طبق عهدی که با خود داشت هر سال، یک کتاب شعر به انتشار رساند. شعرهای او به مسایل افغانستان و عشق می‌پردازند. ...با ادامه جنگ در افعانستان، عاصی را همچون بسیاری دیگر از مردم افغانستان وادار به مهاجرت کرد و او از میان کشورهای دور و نزدیک، ایران را برگزید. شاید می‌خواست حال که از میان هموطنان بیرون رفته‌است، از میان همزبانان نرود.حضور بعضی دوستان شاعر افغانستانی و ایرانی او در این کشور نیز این انتخاب را تقویت می‌کرد. چنین شد که در بهار ۱۳۷۳ خورشیدی با خانواده‌اش به ایران کوچید و در مشهد اقامت گزید. ...آما مدت کوتاهی پس از اقامت عاصی در مشهد، مقامات ایرانی اجازه ماندن به او ندادند و شاعر آواره افغانستانی، نومیدانه روانه کشور شد، در حالی که این بیت حافظ را به دوستش فرهاد دریا (آواز خوان افغان) نوشته بود: غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم     به شهر خود روم و شهریار خود یاشم ....مشهد را به قصد هرات و سپس کابل ترک کرد. بسیار از آن زمان نگذشته بود که خبر درگذشت او بر اثر انفجار خمپاره (هاوان) در کارته پروان کابل، در همه جا پخش شد. .....ا ویکی پدیا

 

   


نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: سه شنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۰ ساعت: 11:33 AM

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت

تشنه لب در كنار دريا - ایرنا

غزل  شماره 94 حافظ

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت

گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم

یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس

گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی

جانا روا نباشد خونریز را حمایت

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود

از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم

یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

این راه را نهایت صورت کجا توان بست

کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

هر چند بردی آبم روی از درت نتابم

جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت

عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ

قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

با اندكي دقت در مفاد ابيات اين غزل و تشابه وزن و قافيه و معاني گله‌آميز بعضي از ابيات آن با غزل اوحدي مراغه‌يي به اين نتیجه‌ مي‌رسيم كه حافظ از غزل اوحدي متأثر بوده و زماني به سرودن آن دست زده كه از شاه‌شجاع بي‌اعتنايي ديده و از پايان كارخويش بيمناك و در كار خويش سرگردان و حيران بوده است. شاعر در بيت اول و دوم زير نام (آن یار دلنواز) از شاه شجاع ياد كرده و ضمن تصديق مساعدتهاي قبلي او درحق خود، گله‌مند رفتار و بي‌عنايتيهاي فعلي اوست. در اين غزل دو موضوع به ظاهر از هم جدا و در واقع پيوسته به هم مطرح است. موضوع نخست گله‌مندي از شاه‌شجاع و موضوع دوم مطرح ساختن چند نظر عرفاني داراي ايهام نگراني و تشويش از دنباله‌روي خط مشي گذشته خود است. شاعر در دوراهه ترديد و تصميم، ترديد از صحت راهي كه در گذشته پوئيده و تصميم به ادامه آن دستخوش نگراني است. در بيت نهم صراحتاً خود را طرفدار و ادامه دهنده راه دوستي با شاه شجاع قلمداد مي‌كند اما بلافاصله در بيت مقطع از اينكه موفقيت نصيب او شود دچار ترديد مي‌شود و به خود مي‌گويد با همه اقدامات و كوششهاي تو شرط موفقيت در آن است كه تو با كمك عشق بر اين مشكل خود به پيروزي دست يابي.

http://dr-jalalian.ir/?p=529

 



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: سه شنبه نوزدهم مرداد ۱۴۰۰ ساعت: 3:28 PM

از خون جوانان وطن لاله دمیده

جشنواره لاله ها

از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه كجرفتاری ای چرخ ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ
از اشك همه روی زمین زیر و زبر كن
مشتی گرت از خاك وطن هست بسر كن
غیرت كن و اندیشه ایام بتر كن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر كن
چه كجرفتاری ای چرخ ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ
از دست عدو ناله ی من از سر درد است
اندیشه هر آنكس كند از مرگ، نه مرد است
جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، كنون وقت نبرد است
چه كجرفتاری ای چرخ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ”
 عارف قزوینی

 

«از خون جوانان وطن لاله دمیده» نام هفتمین و مشهورترین تصنیف از مجموعه سروده‌های عارف قزوینی است.این تصنیف با نام‌های «راز دل» و «هنگام می» نیز شناخته شده‌است. مضمون این تصنیف اشاره به افسانه‌ای دارد که از قطرات خون سیاوش (یکی از قهرمانان شاهنامه)، گلهای لاله روییده‌است.[۳] مضمون این سرود با گذشت یکصد سال، همچنان در نوشتارهای سیاسی دوران معاصر، مشاهده می‌شود.   ................. از ویکی‌پدیا،

............ ابوالقاسم عارف قزوینی در سال ۱۲۵۹ در قزوین به دنیا آمد. پدرش «ملاهادی وکیل» نام داشت. او در قزوین بر اساس سنت آن دوران صرف و نحو عربی و فارسی را فراگرفت. خط شکسته و نستعلیق را بسیار خوب می‌نوشت. پس از مدتی به آموختن موسیقی در محضر میرزا صادق خرازی پرداخت. مدتی به اصرار پدرش در منبر میرزا حسن واعظ، یکی از وعاظ مشهور آن زمان قزوین، به خواندن نوحه پرداخت و عمامه به سر می‌بست اما این کار با روحیات عرف قزوینی جوان سازگار نبود و او پس از فوت پدر عمامه را برداشت و روضه‌خوانی را کنار گذاشت ...... در سال ۱۲۸۲ زمزمه‌های انقلاب مشروطه آغاز شده بود. عارف 23 ساله نیز با اشعار آتشینی سرود و به خود به موفقیت انقلاب مشروطه کمک کرد. پس از بروز استبداد صغیر او در مطبوعات نوشته‌های انتقادی بر ضد استبداد منتشر می‌کرد.....

چند ماه بعد، پس از پیشروی ارتش روسیه به‌سوی تهران در جریان جنگ جهانی اول، عارف به نمایندگان مجلس پیوست که به کرمانشاه رفتند و در آنجا دولتی به ریاست نظام‌السلطنه مافی تشکیل دادند. همان‌جا بود که در سال ۱۲۹۶ یکی از دوستانش به نام «عبدالرحیم خان» خودکشی کرد و این ماجرا بر عارف جوان تأثیری فراوان گذاشت و مشاعرش را مختل کرد. برای مداوا به بغداد رفت، سپس به استانبول. پس از مدتی با بهبود حالش در سال ۱۲۹۷ به تهران بازگشت و کنسرتی باشکوه ترتیب داد. عارف که به‌تدریج عقاید وطن‌پرستانه در او تقویت‌شده بود به سرودن اشعار و تصانیفی در ستایش وطن پرداخت. پس از فتح تهران به دست ملی‌گرایان و افتتاح مجلس دوم، به یاد شهدای راه آزادی تصنیفی ساخت که در آن روزها سر زبان‌ مردم افتاد: از خون جوانان وطن لاله دمیده/ از مماتم سرو قدان، سرو خمیده



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: شنبه شانزدهم مرداد ۱۴۰۰ ساعت: 11:40 PM

یار دبستانی من، با من و همراه منی

آهنگ: یار دبستانی من
آهنگساز و ترانه سرا: منصور تهرانی
خواننده: فریدون فروغی / سپس : جمشید جم
تنظیم کننده: محمد شمس
سال انتشار: ۱۳۵۹
Children erasing blackboard in classroom Stock Photo - Alamy
یار دبستانی من، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکهٔ بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما

دشت بی‌فرهنگی ما، هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دلای آدماش

دست من و تو باید این، پرده‌ها رو پاره کنه
کی می‌تونه جز من و تو، درد ما رو چاره کنه؟

یار دبستانی من، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکهٔ بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما

یار دبستانی من، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکهٔ بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما

دشت بی‌فرهنگی ما، هرزه تموم علف‌هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دلای آدماش

دست من و تو باید این، پرده‌ها رو پاره کنه
کی می‌تونه جز من و تو، درد ما رو چاره کنه؟

یار دبستانی من، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکهٔ بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما

 

منصور تهرانی سراینده این اثر  در مصاحبه ای گفته این ترانه بر اساس فیلم «ازفریاد تا ترور» بود و حکایت 3 یار دبستانی در زمان قبل از انقلاب را حکایت می کند. پس از بازبینی توسط وزارت ارشاد وقت صدای فریدون فروغی حذف شد و جمشید جم آن را در قالب یک کاست خواند که بیشتر مردم هم این سرود را با صدای او شنیده اند.

در دو دهه اخیر این سرود رونق بیشتری گرفت و به لحاظ همه گیر شدن در جامعه، در سال ۱۳۷۵ در پارک لاله توسط دانشجویان دانشگاه تهران به عنوان یک سرود دانشجویی همخوانی شد و بعدها در مراسم و راهپیمایی‌های دانشجویی سال‌های ۱۳۷۶ ، ۱۳۷۷ و ۱۳۷۸ به عنوان یک سرود دانشجویی تثبیت شد.

بهره برداری های سیاسی از این سرود صدا و سیما را نیز در همان گیر و دار به این صرافت انداخت که  برای عقب نماندن از قافله آن را بارها پخش کند.

در همان زمان البته افرادی در مخالفت با آن سخن گفتند و از جمله حجت الاسلام علم الهدی امام جمعه مشهد آن را اثری ضد انقلابی دانست: «سرود یار دبستانی من ضد انقلابی است و در حال حاضر منافقین آن را می‌خوانند، من چند بار به آقای دارابی(معاون وقت صداوسیما) تذکر دادم که آن را از تلویزیون پخش نکنند.»

به نقل از

https://www.asriran.com/fa/news/436433/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF-%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%86-%D8%B5%D9%88%D8%AA-%D9%88-%D9%84%DB%8C%D9%86%DA%A9-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: یکشنبه دهم مرداد ۱۴۰۰ ساعت: 11:36 PM

هم مرگ بر جهان شما نيز بگذرد

چنگیز خان مغول چرا به ایران حمله کرد؟ Why did Changiz Khan attack Iran

 

هم مرگ بر جهان شما نيز بگذرد

 

هم رونق زمان شما نيز بگذرد

وين بوم محنت از پي آن تا کند خراب

بر دولت آشيان شما نيز بگذرد

باد خزان نکبت ايام ناگهان

بر باغ و بوستان شما نيز بگذرد

آب اجل که هست گلوگير خاص و عام

بر حلق و بر دهان شما نيز بگذرد

اي تيغتان چو نيزه براي ستم دراز

اين تيزي سنان شما نيز بگذرد

چون داد عادلان بجهان در بقا نکرد

بيداد ظالمان شما نيز بگذرد

در مملکت چو غرش شيران گذشت و رفت

اين عوعو سگان شما نيز بگذرد

.......

 

برای ادامه این قصیده   که یکی از معروف‌ترین واکنش‌های اجتماعی سیف فرغانی  معروف به مولانا سِیفُ‌الدّین ابوالمَحامِد محمّد فَرغانی در زمان حمله مغول‌ها به ایران سروده شده است  مراجعه کنید به ادامه مطلب



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: جمعه هشتم مرداد ۱۴۰۰ ساعت: 4:41 PM

می گذرد کاروان

The Young Martyr - Wikipedia

می گذرد کاروان

روی گل ارغوان

قافله سالار آن

سرو شهید جوان

در غم این عاشقان

چشم فلک خون فشان

داغ جدایی به دل

آتش حسرت به جان

خورشیدی ، تابیدی ، ای شهید

در دل ها جاویدی ، ای شهید

 

The caravan is passing

On purple flowers

Its caravan leader

Young Martyr Cypress

In the grief of these lovers

Bloodshot eyes

Hot separation to the heart

Fire of regret to heart

Solar, radiant, O martyr

Eternal in the hearts, O martyr

 

https://nex1.ir/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%DB%8C-2121/

شاعر : محمد ذکایی



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: شنبه دوم مرداد ۱۴۰۰ ساعت: 11:53 PM

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

غزل شماره 648

 

جلال الدین محمد مولوی

مولانا ، دیوان شمس ، غزلیات

 

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید

یک بار از این خانه بر این بام برآیید

آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید

از خواجه آن خانه نشانی بنمایید

یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید

یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

با این همه آن رنج شما گنج شما باد

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

 

https://blogmusic.ir/9900%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86-%DA%86%D8%A7%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%AC-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF/

موزیک ویدیو ای قوم بحج رفته کجائید؟ __ محسن چاوشی



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: چهارشنبه سی ام تیر ۱۴۰۰ ساعت: 3:43 PM

وقتی که ظلمت میکِشه رو صورت خورشید نقاب

Dark Black Clouds and Black Stock Footage Video (100% Royalty-free)  17185105 | Shutterstock

وقتی که ظلمت میکِشه رو صورت خورشید نقاب
پلکاتو روی هم بذار دنیای من آروم بخواب
فردااگه مال تو بود خورشیدکم آزاد بتاب
شب میگذره غمگین نباش دنیای من آروم بخواب 

 

The face of the sun is masked when it gets dark
Sleep a wink  my world and sleep peacefully
Tomorrow, if it was yours, let the sun shine freely
The night passes, do not be sad, my world, sleep peacefully

 

https://upmusics.com/%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B8%D9%84%D9%85%D8%AA-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D8%B4%D9%87/

 



نويسنده :حسین ساعدی Hossein Saedi
تاريخ: جمعه بیست و پنجم تیر ۱۴۰۰ ساعت: 1:3 PM